لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
مهمان شده ام اکنون، ای صاحب میخانه
بر ساز طرب می زن ، من مستم و دیوانه
از آتش خود کامی ، شد پرده نشین مطرب
وقت است که باز آری ، آن ساغر و پیمانه
چون شمس شموسی تو، پس نور فشانی کن
بر جان سیاهی زن ، ای گوهر دردانه
القصه سخن کوته ، دیدیم عراقی را
شادیم از این نکته ، لولیم چو جانانه
بر ساز طرب می زن ، من مستم و دیوانه
از آتش خود کامی ، شد پرده نشین مطرب
وقت است که باز آری ، آن ساغر و پیمانه
چون شمس شموسی تو، پس نور فشانی کن
بر جان سیاهی زن ، ای گوهر دردانه
القصه سخن کوته ، دیدیم عراقی را
شادیم از این نکته ، لولیم چو جانانه
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: تقدیمی ها
تاريخ : دو شنبه 1 دی 1399
| 13:51 | نویسنده : بیابانگرد | 


















































لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید